موانع مشارکت سیاسی زنان
author
Abstract:
موضوع جامعهشناسی سیاسی بطور کلی عبارت است از بررسی شکاف های جامعه، گروهبندیهای اجتماعی ناشی از آن و تأثیر نیروی این گروهبندیهای اجتماعی بر عرصههای سیاسی. به این لحاظ هدف از مطالعه حاضر نیز تأمل در نقش نیروهای ناشی از گروهبندیهای برآمده از شکافهای اجتماعی است؛ چرا که در جامعهشناسی سیاسی، غرض اساسی از بررسی جامعه همانا تبیین عرصه سیاسی است. در این میان یکی از مباحث عمده جامعهشناسی بر آن تعلق دارد که نشان دهد پویایی جامعه و دولت تا چه حد محصول فعال شدن یا غیرفعال شدن شکافهای اجتماعی در طی زمان است. یکی از این شکافهای اجتماعی، شکاف جنسی است. شکاف جنسی به عنوان یک شکاف ساختی از تقسیم جمعیت جامعه بر دو گروه مردان و زنان به وجود میآید. به علاوه حالت فعالی و انفعالی شکاف مزبور برحسب نوع جامعه به سه نوع تقسیم میشود: اولاً در جامعه سنتی که زنان تابع شوهرانند و نقش سیاسی ندارند این شکاف فعال نیست؛ ثانیاً در جامعه نوین تحولات گسترده اجتماعی موجب فعال شدن این شکاف در قالب درخواست حق رأی و نمایندگی در نهادهای پارلمانی و مواردی از این قبیل میشود؛ ثالثاً در جوامع در حال گذار این شکاف نیمهفعال است؛ بدین معنی که گاه برحسب حضور و تلاشهای سایر شکافها، همچون جناحبندیهای سیاسی فعال شده، به تراکم میگراید و زمانی از فعالیت بازمیایستد؛ که از این حیث بررسی اثرات آن برای پژوهندگان اجتماعی از اهمیتی تام برخوردار است. در این راستا به نظر میرسد جامعه سیاسی فعلی ایران بهعنوان یک جامعه در حال گذار با وضعیت اخیر شکاف جنسی مواجه باشد. در این حیطه، اندیشه سنتی سیاسی که در برابر آراء سیاسی صفآرایی کرده، در موارد بسیار، از جمله تدوین قواعد مردسالاری، همین اصول را به متن قانون اساسی تزریق کرده است. این در حالی است که فرهنگ سیاسی مردسالاری لاجرم مبتنی بر تدوین قواعد «تبعیت زنان از شوهران» خصوصاً در عرصه سیاسی و ناگزیر غیرفعال داشتن آن است. این عملکرد البته در قالب تصمیمگیری پنهان، ایجاد منافع کاذب و نظام انضباطی تأمین منافع مردسالارانه و بر پایه بازتولید روابط اجتماعی، چنان وارد صحنه شده که به کنترل و غیرفعال نگهداشتن شکاف جنسی منتهی شود. با این همه در مواردی چون حضور زنان در صحنه انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد 1376، مشاهده میشود که چگونه جناحهای سیاسی اصلاحگرا توانستند فعالیت این شکاف را به شکل متراکم بر شکاف جناحی خود باز کنند و از اثرات آن در صحنه سیاست سود بگیرند. تحقیق حاضر میکوشد بخشی از موانع مشارکت سیاسی زنان را در جامعه فعلی ایران بررسی کند و نشان دهد از چه وضعیتی برخوردار است.
similar resources
موانع مشارکت سیاسی زنان
موضوع جامعه شناسی سیاسی بطور کلی عبارت است از بررسی شکاف های جامعه، گروه بندی های اجتماعی ناشی از آن و تأثیر نیروی این گروه بندی های اجتماعی بر عرصه های سیاسی. به این لحاظ هدف از مطالعه حاضر نیز تأمل در نقش نیروهای ناشی از گروه بندی های برآمده از شکاف های اجتماعی است؛ چرا که در جامعه شناسی سیاسی، غرض اساسی از بررسی جامعه همانا تبیین عرصه سیاسی است. در این میان یکی از مباحث عمده جامعه شناسی بر آ...
full textزنان و مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی یا عدم مشارکت سیاسی به عنوان یکی از معیارهای سنجش میزان توسعه یافتگی سیاسی جوامع در سطوح مختلف همواره از سوی پژوهشگران متعددی مورد بررسی قرار گرفته است. مشارکت سیاسی زنان در ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی به شیوه های مختلف صورت پذیرفته است که نقش قابل توجهی در سیرتحولات تاریخی ایران داشت. زنان در ایران بین دو انقلاب مذکور، با توجه به بسیاری از موانع برخاسته از جامعه، سنت، ...
full textبررسی موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران معاصر
یکی از مهم ترین معیارهای درجه توسعه یافتگی یک کشور، جایگاه و اعتباری است که زنان در آن کشور برخوردارند. زنان نه فقط نقش بسزایی در تحقق توسعه اجتماعی و سیاسی دارند، بلکه بعنوان یک نیروی فعال و سازنده می توانند بر سرعت فرایند توسعه اقتصادی و تسریع عدالت اجتماعی بیفزایند. امروزه مقوله زنان و به ویژه مشارکت آنان در تصمیم گیری ها و تصدی مشاغل بالای مدیریتی کشورها مورد توجه صاحب نظران علوم مختلف دنیا...
15 صفحه اولموانع مشارکت سیاسی زنان با تاکید بر نظام سهمیه بندی
چکیده چگونگی حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران همواره محل منازعه جریانهای مختلف در کشور بوده است. زنان حضور و نقش پررنگی در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ داشتند اما در طول سه دهه حاکمیت نظام جمهوری اسلامی سهم درخور و شایسته ای در اداره کشور و رده های مدیریت سیاسی نداشته و با موانع مختلفی برای رسیدن به مناصب سیاسی روبه رو بوده اند.سیستم سهمیه بندی راهکاری است برای حضور بیش...
تاثیرخانواده بر مشارکت سیاسی زنان
الزامات جامعه ایران مانند هر جامعه درحال گذار و یا درحال توسعه مشارکت زنان را به عنوان نیمی از نیروهای فعال جامعه در عرصههای گوناگون ضروری میسازد. از آنجا که خانواده نخستین و مهمترین عامل جامعه پذیری افراد تلقی می شود لذا، به نظر میرسد میزان تمایلات مشارکت جویانه در خانواده می تواند بر مقدار مشارکت زنان از جمله مشارکت سیاسی آنان تاثیر بگذارد. از راه بحث و گفت و گو در منزل، فرزندان با ارزش...
full textMy Resources
Journal title
volume 3 issue 12
pages 93- 130
publication date 2004-04
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023